Quantcast
Viewing all articles
Browse latest Browse all 193770

گزارش فرصت مطالعاتی دکتر نصرالله حکمت

متن خبر:

 

بسمه تعالی
 
 
 
مقدمه
 
موضوع پژوهش "تأثیر فلسفه نوافلاطونی بر فلسفه اسلامی است" فلسفۀ اسلامی بخش قابل توجهی از فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است که مشتمل بر حکمای بزرگ و آثار عظیم و گرانقدری است که در جریان تفکر اسلامی پدید آمده­اند. با کمال تأسف باید گفت که مطالعه و تحقیق دربارۀ چگونگی پید­ایی و تکون فلسفۀ اسلامی و نگارش تاریخ آن، در این چند دهه اخیر عمد­تاً توسط مستشرقان و اتباع عرب آنان صورت گرفته و هم اینک حاصل این مطا­لعات، به عنوان تاریخ فلسفۀ اسلامی، ترجمه شده و در اختیار اهل مطالعه به خصوص دانشجویان فلسفه است و در نتیجه پارادایم امروز تاریخ فلسفۀ اسلامی در ایران، پارادایمی است که مولود اندیشۀ مستشرقان است.
 
در پارادایم موجود، فرض اولی و اصلی این است که حکمای مسلمان هیچ‏گونه اصالت و استقلالی ندارند و فلسفۀ اسلامی بی­آن‏که هویتی مستقل داشته باشد، در حاشیۀ یونان به وجود آمده و فلاسفه مسلمان، در نهایت شارح فلسفۀ یونانند.
 
احکام قطعی و پیشین مستشرقان در پارادایم حاکم، راه هرگونه پژوهش و تحقیق را توسط محققان داخلی و بومی مسدود کرده و در نتیجه پاسخ هر پرسشی را در باب تاریخ فلسفۀ اسلامی، باید در مطالعات و تحقیقات موجود، جست‏وجو کرد.
 
نگارنده که سال‏ها­ست درصدد آن است با مطالعات و تحقیقات خود که مبتنی بر محوریت "مسأله" و "متن" است  و از روش "ظهورآگاهی" تبعیت می­کند، از پارادایم موجود خارج شود و پارادایمی برتر به وجود آورد، در مسأله حاضر یعنی "تأثیر فلسفۀ نوافلاطونی بر فلسفۀ اسلامی" نیز حرکتی آغاز کرده و تا این جای کار به نتایجی متفاوت رسیده است. ذیلاً پاره­ای از این نتایج اجمالی را به اختصار بیان می­کنم.
 
 
 
نتایج کنونی تحقیق
 
در حوزۀ مورد پژوهش یعنی «تأثیر فلسفه نوافلاطونی بر فلسفه اسلامی» نیز وضعیت همان‏گونه است که گفته شد. یعنی این مبحث نیز در وضعیت فعلی خود تابع اصل اساسی مطالعات غربی است دال بر این‏که باید برای فلسفۀ اسلامی، و تفکر فیلسوفان مسلمان، منبع یونانی جست.
 
در حال حاضر، فلسفۀ اسلامی ذیل عتوان «مکتب نوافلاطونی اسلامی» (به عنوان نمونه «تاریخ فلسفه اسلامی» ماجد فخری) مطرح است.
 
نام­گذاری فلسفه اسلامی، به عنوان «مکتب نوافلاطونی اسلامی» ماجرای دور و درازی دارد که بخش عمده­ای از آن به یک اثر به نام «ائولوجیا» باز می­گردد. این اثر که در عصر ترجمه متون یونانی و سریانی به عربی، توسط ابن ناعمه حمصی به عربی ترجمه شده بود، توسط نخستین فیلسوف مسلمان یعنی ابویوسف یعقوب­بن­اسحق کندی اصلاح شد، در عنوان آن ذکر شده است که از آن «شیخ یونانی» است. در سنت فلسفه اسلامی «شیخ یونانی» را همان ارسطو می‏دانستند؛ و اثر مذکور را به عنوان اثری از ارسطو می­شناختند.
 
نخستین بار محققی آلمانی به نام هاربرکر، در تعلیفات خود بر کتاب «ملل ­و نحل» شهرستانی، این رأی را مطرح کرد که «شیخ یونانی» نه ارسطو بلکه افلوطین است. پس از او این رأی مورد بحث و گفتگو، نقد و نظر قرار گرفت و تقریباً اتفاق‏نظر حاصل شد که «شیخ یونانی» ارسطو نیست. اما این‏که او دقیقاً کیست، و ماجرای کتاب «ائولوجیا» چیست، هنوز دقیقاً معلوم نیست اما اجمالاً عده­ای قائلند که این اثر مربوط به یکی از شاگردان افلوطین یعنی فرفوریوس است که بخش­هایی از «انئا­دها»ی افلوطین را تلخیص کرده و با ا­فزوده­هایی از جانب خود، این اثر را پدید آورده است.
 
در حالی‏که پروندۀ کتاب «ائولوجیا» همچنان مفتوح است و وضعیت این اثر از جهات مختلف نامعلوم است و اقتضای مطالعه و تحقیق بیشتر دارد، از جانب اکثر مستشرقان حکم قطعی صادر شد که چون این اثر، اثری نوافلاطونی است و حکمای مسلمان آن را خوانده­اند و در پاره­ای از آرای خود متأثر از آن هستند، کل جریان فلسفۀ اسلامی، در ذیل اثر پدید آمده، و جریان نو افلاطونی است.
 
بدین‏ترتیب در حالی‏که پیش از این، کندی و فارابی و ابن‏سینا را فلاسفه­ای مشائی و پیرو ارسطو می­دانستند، اکنون و در این چند دهۀ اخیر، آنان را نوافلاطونی و پیرو اندیشه­های افلوطین و شاگردان او و کسانی می­دانند که در حوزۀ فلسفه نوافلاطونی قرار دارند.
 
تا این جای مطالعات نگارنده به این نتیجه رسیده است که: اولاً هنوز وضعیت این اثر معلوم نیست و نمی­دانیم که مؤلف آن کیست. و آیا صرفاً ترجمه­ای از بخش­هایی از «انئاد­ها» است و یا اثری تألیفی است که تحت‏تأثیر آرای افلوطین یا شاگردان او قرار دارد و ... .
 
ثانیاً این اثر علاوه بر این‏که در مواردی تحت‏تأثیر آرای افلوطین است، متأثر از ادیان توحیدی، به خصوص اسلام، و منابع اسلامی است.
 
ثالثاً علی فرض این‏که مجموعه­ای از آراء افلوطین و شاگردان او باشد، فیلسوفان مسلمان تا چه حد و اندازه متأثر از این اثر بوده­اند؟
 
رابعاً در جریان فلسفۀ اسلامی صدها اثر سترگ تألیف شده و درون آنها صدها مسأله و مبحث فلسفی مورد بحث قرار گرفته که اکثر آنها در «ائولوجیا» و سایر آثار نوافلاطونی که در عصر ترجمه، به وجود آمده و در اختیار فلاسفه مسلمان بوده، مطرح نشده است.
 
همۀ این مباحث و ده­ها نکته و مبحث دیگر که به عنوان سرنخ به دست آورده­ام و در گزارش بعدی بخش­هایی از آن­ها را مطرح خواهم کرد، حکایت از آن دارد که جریان فلسفۀ اسلامی و فلاسفۀ بزرگی هما­نند کندی و فارابی و ابن­سینا و دیگران، هرچند با فلسفه یونان آشنا بوده­اند، فلسفه­ای مستقل را پی ریخته­اند و مسایل خاص خود را مورد بررسی قرار داده­اند، در نتیجه باید بگوییم که «نوافلاطونی» خواندن فلاسفه اسلامی کاملاً زیر سؤال است و باید در آن تجدید­نظر اساسی شود.
 
این مرحله از گزارش خود را در همین‏جا به پایان می‏برم، و ذیلاً دو نکته اساسی را می‏افزاریم:
 
نکتۀ اول ـ که مربوط به جریان تحقیق است ـ این‏که در جنب این تحقیق به این نتیجه رسیده­ام که دو اثر، باید ترجمه شود.
 
اثر اول خود کتاب «ائولوجیا» است که گرچه پیش از این توسط مرحوم دکتر ملکشاهی ترجمه شده، اما صرف ترجمه، گرهی از مشکل این تحقیق وا نمی­کند، بلکه باید این ترجمه به همراه مقدمه­ای در توصیف وضعیت «ائولوجیا» و نیز همراه شرح و تفسیر و تحلیل پاره­ای از مباحث کلیدی باشد که ترجمۀ موجود فاقد آن است. در این جا گام­هایی در جهت چنان ترجمه­ای برداشته­ام.
 
اثر دوم اثری است بسیار مهم به نا­م:
 
The Arabic Plotinus (A philosophical study of the Theology of Aristotle- written by peter Adamson 2002)
 
که شاید بتوان گفت آخرین اثری است که در این مورد به چا­پ رسیده. در این اثر که به مطالعۀ «ائولوجیا» و مجموعه آثار منسوب به «شیخ یونانی» پرداخته شده، مطالبی وجود دارد که در عین حال که جوانب مختلفی از موضوع تحقیق این جانب را روشن می­کند، مسایلی دارد که حتماً نیازمند نقد و بررسی است. به اعتقاد این جانب این اثر نیز باید ترجمه شود و به همراه تعلیقات و توضیحات مورد نقد و بررسی قرار گیرد که در این باره نیز بخشی از راه را طی کرده­ام.
 
نکتۀ دوم ـ این‏که این تحقیق، که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و می­تواند در جهت اثبات هویت مستقل فلسفه اسلامی و فیلسوفان مسلمان، گام­های بلند و مفیدی را بردارد، نیازمند فرصت و فراغت بیشتری است.
 
 Image may be NSFW.
Clik here to view.
فرصت مطالعاتی.jpg
 زمان: دوشنبه  6/08/1392
ساعت 12 ـ 10
مکان: اتاق 215 دانشکده ادبیات و علوم انسانی

 

گروه خبری: فناوری و پژوهشی
تاریخ ثبت خبر: 1392/07/29
کلیدواژه: گزارشی از فرصت مطالعاتی دکتر نصرالله حکمت
تاریخ انقضای خبر: 1392/08/06
ویژه: بلی
گروه منبع: دانشکده ها
تعداد مشاهده: 1,064

Viewing all articles
Browse latest Browse all 193770

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>